شاعر : جواد کریم زاده نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب
لیلةالقـدر مرا هست عـلی قرص قـمر گشته ذکر لب من ناد عـلی تا به سحر
هـا عـلـیٌّ بـشـرٌکـیـف بـشـر ذکردگر که ای خدایا به علی از سر جرمم بگذر
ذات حق را چو قسم داده پیمبربه علی
به عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـی
من گنهکارم وعمریست که عصیان کردمگاه گاهی نه،که بس خدمت شیطان کردم آنچه گفتی تو نه وآنچه که گفت آن کردم حال شرمـندهام وتـوبـه به منّـان کردم
مکن ازلطف بر این توبۀ من بیمحلی بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی
ره خود بستم اگر سویت هزاران ره بود یک شبقدرتو بهتر ز هزارن مه بود دست من ازرطب نخل توگر کوته بودلیک امید من هر لحظه برآن درگه بود
دل به امـید عـطای تو خـطا کرده بلی
بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی
من گنهکارم و عمریست که بینور توکورتوکنارم بُدی ومن همه عمرم زتودور دست خالی چه برم سوی تو درخانۀ گور تو ببخشای ز لطفت که کریمی وغفور لطف و احسان و عطای توبُوَد لم یزلی بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی
ماه مهـمانی خلاق جهان این ماه است شب قـدر آمـده وقــت بِکَ یـاالله است
و سپس آنچه که تسکـین دل آگاه است اشـــهـــدُ اَنّ عـــلـیً ولــیالـلـه اســت
ذکرمن حیَ عـلی حـیـدرُ خیرالعـمـلی
بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی
توخدایی وعلی مظهر ذات احد است چون توکل ز تو باشد زعلی هم مدد است لطف و احسان علی همچو احد بیعدد استبیسبب نیست،علی دست خدای صمد است نیست جـزاو زپی احـمد مخـتار ولی
بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی
وحی جبریل به احمد چو بشد روز غدیر که علی بعد تو بر خلق امیراست امیر مصطفی شاه جهان باشد وحیدرچووزیرهر دلی شد به سر زلف کمندش چواسیر تابد ازسوی خـداوند برآن نـورجـلی
بـه عـلـیٍّ بـه عـلـیٍّ به عـلـیٍّ به عـلـی